Tuesday, January 30, 2007

سلام بر انسان

دوستان راجع به خبری که در هفته نامه مردم و زندگی منتشرشد دورجدید_شماره 138 نیمه اول دی ماه 85 صفحه 25
در اینجاه جا دارد که در باره اش چند کلام صحبت کرد که مقصر اصلی کیست؟ و جامعه در کجا قرار گرفته است.
متن کامل نوشته شده را در اینجا میگذارم . و دوست دارم که خوانندگان محترم خودشان قضاوت کنند. به نظر من
با ید جرم را مو شکافی کرد که یک جرم از کجا نشات میگیرد. چرا جرم نشات میگیرد؟ عامل اش کجاست؟ چرا یک
انسان دست به این کار میزند.آیا به نظر شما در اینجا جرم کار اصلی کیست ؟خریدار ؟ یا فروشنده ؟ یا
دولت؟ که تمام شرایط را فراهم میکند . به نظر من در اینجا به عنوان یک کارگر جا دارد که نظرم را بگویم.
من فکر میکنم که در اینجا نه خریدار مقصر اصلیست و نه فروشنده اول به دلیلی اینکه خریدار را شرایط دولت
مجبورش کرده که دست به اینکار بزند. و شرایط زندگی وا داشته و مجبور شده دست به اینکار زده است.اگر دولت
به صورت مشخص یک سیاست واحد داشته باشد نسبت به زندگی یک سری مردم حالا در هرشرایط که در اینجا زندگی میکنند.
ولی باید بپذیرد که در اینجا زندگی میکند تا زمانی که اینها در اینجا است . باید بهش ارزش قایل شد .
باید به اینها ارزش اجتماعی داد در قدم اول یک انسان است دوم اینکه در جامعه زندگی میکند اگر دولت به
اینها کارت شناسایی معتبری داده بود که از ارزش اجتماعی بر خوردار می بود، یقین داشته باشید که دست به اینکار نمیزد.
دوم در باره فروشنده من فکر میکنم اون هم مقصر اصلی نسیت. چرا ؟به خاطر اینکه . فقر عامل این مسله شده است.
اگر فقر در میان نمی بود . فروشنده دست به اینکار نمیزد پس در اینجا باید پذیرفت که جرم به نوبه خود به وجود
نمیاد. در جامعه که کسب وجود داشته باشد باید همه چیزرا پذیرفت و من فکر میکنم که جرم کار اصلی خود دولت هست.
که این شرایط را به وجود آورده است نه فروشنده و نه خریدار. ونه هر کسی دگر که جرم مرتکب میشود.
به دلیل اینکه هیچ انسان بطور مادرزاد جرم کار به وجود نمیاد . آنچه که میسازد جامعه و دولت که در دامنش پرورش میابد.
و در درجه اول دولت مقصری اصلسیت که تمام جمبه تبلیغاتی را در اختیار دارد. اگر یک دولت به صورت انسانی
سیاست اش را دنبال کند. در جامعه نه فقر وجود دارد و نه جرم و نه گناه پس آنچه که میسازد دولت است.
حالا که خریدار جرم کرده باشد آیا خانواده اش چی آنها هم جرم کرده اند .؟آیا آنها میدانستند که عاقبتش چی میشود؟
آیا بچه هایش چی ؟حتما" این 5 تا خانواده کودکانی هم داشته آیا اونها هم جرم کرده است؟
آیا حقوق کودک در اینجا کجاست ؟ آیا ما انسان هستیم؟ یا معنی زندگی را میفهمیم . اگر میفهمیم پس معنی
زندگی یا انسانیت کجاست ؟
حالا در باره حکم که جمهوری اسلامی صادر کرده است باید سخن گفت:
آیا این قاضی که این حکم را صادر کرده است اصلا" بوی انسانیت را برده است یا نه ؟من فکر میکنم که اینها سیاست دولت است.
و قاضی خودش جز دولت است . پس در اینجا مقصر اصلی خود دولت است . نه کسی دگر.
من این نوشته را که نوشتم شب تاسوعا هست و مردم رفته اند عزاداری کنند . و من نشستم با خودم درد دل کنم .
و تمام تبلیغاتی دولت چی از نظر مسجد چه از نظر رسانه های دولتی از عزاداری حسین سخن مگوید .
و از ظلم که بر حسین شده سخن میگوید . جالب اینجاست که حسین به خاطر بی عدالتی اجتماعی کشته شده
نه به خاطر اسلام . چونکه اسلام قبل از حسین وجود داشت . و اینها به خاطر موقعیت اجتماعی خودشان از اسم حسین استفاده مکند.
در جا معه که به خاطر حسین عزاداری میکند . و دولت که از حسین سخن مگوید .ببیبیند چی حکم صادر میشود.
حکم که توی هیچ شرایط در جامعه انسانی یا غیر انسانی قابل پزیرش نیست.
و اگر حسین امروز هم زندگی میکرد . یا زنده میبود یقین داشته باشید . همان روز عاشورا را امروز انجام میداد
به خاطر ظلمی که در جامعه وجود دارد.
برای آنها حکم صادر کرده است .
برای شوهرانش 5 سال زندان و برای خانواده ایشان با جرایمی نقدی و خروج از مرز. سوال اینجاست .
آیا ضمانتی وجود دارد که خانواده ایشان اگر خروج از مرز شود . بتواند خودشان را تا 5 سال نگهدارد؟
آیا در اونجا مجامع انسانی وجود دارد که آنهارا نگهداری کند؟.ما که در اونجا چیزی ندیدیم.
و خودی دولت اونجا برای خودش مشکل دارد چی رسد که از بینوایان حمایت کند.
دولت خودی کرزای بی کفایت ترین دولت است ما از اون هیچ توقعی نداریم . چونکه خودشان مافیایی هست
یعنی اینکه دستش در خون مردم آلوده هست .ما هیچ وقت به طرف جرم کار دست همیاری دراز نمیکنیم.آیا بنظر شما حکم که دولت صادر کرده است این جرم هست ؟ یا اونکه به خاطر شکمش دست به آن کار زده است ؟
امید وارم که خودتان جواب بدهید.

یک کارگر ساختمانی در تهران.

30 January 2007

Monday, January 1, 2007

ما یک شناسنامه داریم


دوستان "جمع کارگران مقیم شرق تهران" نامه ای فرستاده اند که بسیار موثر و تکاندهنده است. من فقط سعی کردم مثل همیشه حداقل اصلاحات املایی و نگارشی انجام دهم که خواندن آن راحت باشد. اما اصل متن را که بخوانید فضای این اعتراض انسان به دنیای نابرابر ما را بیشتر حس خواهید کرد. اصل متن را هم در وبلاگ میگذارم. (مسئول وبلاگ سلام انسان)

چی باید کرد، آیا راهی وجود دارد ؟
گزارشی در باره اوضاع مهاجرین (افغانستانی الاصل) در ایران .

چند مدتی است که جمهوری اسلامی کارد (کارت شناسایی؟) دادن را آغاز کرده است.
کارد برای اونهایی میدهد که اثر انگشت داشته باشد. و سر برگ انگشت نگاری را که در تارخ 1374 صادر کرده بود و اون برگه را باید داشته باشد. و بعد از آن دو تا کارد صادر کرده است. اولیش به اسم کارد سبز بود و دوم ایش به اسمی کارد صورتی است که تا حالا در دست مردم است.
این کارد تا تارخ1386/6/1 وقت داشت. که تا حالا مردم بدون تکلیف مانده اند. البته این کارد را که برای مردم میدهند همین کارد صورتی هست. و جمهورن اسلامی برمبنای هرپرونده که کارد صادر کند 170000 تومان دریافت میکند. و مهاجرین باید این پول را به حساب شهرداری پرداخت کند.
سوال اینجاست آیا به نظرشما کارد که هیح گونه وقت نداشته باشد، به نظرشما به عنوان یک انسان، این کارد ارزش دارد؟ آیا شما اینرا چی مینامید ؟ ما این را از شما سوال داریم. آیا کشوری را مشناسید که این چینین کارد برای مهاجرین خود صادر کند؟ کاردی که هیچ گونه موقعیت اجتماعی نداشته باشد . منظورم این است که با این کارد شما نمیتوانید هیچ گونه امتیازی اجتماعی داشته باشید. به زبان ساده شما نمیتوانید حتی یک چک را نقد کنید. (چکی)که کار مکنید صاحب کارتون بابت کاریتون میدن. شما این را نمیتوانید از بانک در یافت کنید. این بود از ارزش کارد.
حالا از شرایط دریافت کردن کارد صحبت کنم. کاردی که هیچ گونه ارزش نداشته باشد. شما نگاه کنید که جمهوری اسلامی چی میکند.
زمانیکه در اردوگاه میرین در اونجا به شما هیج وقت به صورت یک انسان برخورد نمیشه. در صورتی که این قوانین را خودیشان گزاشتن برای مردم. و در اردوگاه من خودم چند بار رفتم از نزدیگ نگاه کردم. در آنجا حتی یک تابلوی راهنمای هم نمیبیند. و مردم به صورت سرگردان در آنجاه میچرخند. به جز چند تا آدرس شعبه شهرداری دیگر جیزی نیست. و مردم توی همین هوای سرد در همان جا الاف هستند. زن و بچه همه در آنجا میچرخند. حتی مردم درهمین هوای سرد تعدادی زیادی در اونجا شب را میسپارند. برای آنکه (نوبت) صف اش را ازدست ندهد. یعنی بر خیابان میخوابند. فردا که فرامیرسد کارمندان جمهوری اسلامی با باتوم دونبال این مردم راه می افتند. برای آنکه شما اینجا شلوغ کردین. کسی هست که این را سوال کند: آیا این شلوغی را شما را انداختین یا کسی دگر؟ ما این را از جمهوری اسلامی سوال داریم . بجای آنکه کار مردم را راه بیندازید، آیا باید اونها را کتک زد؟ برای چی؟ برای اینکه احترام به قوانین جمهوری اسلامی گذاشته است؟
در اردوگاه سلیمانخانی زمانیکه وارید مشیم، مسلما به یک زندان میماند. بالای چند نفر کارمند ندارد. با یک سری پلیس برای سرکوب. فقط برای مشغول کردن مردم هست . نه برای کار راه انداختن مردم. ومردم که این پول را پرداخت میکنند در اولین قدم مهری باطل را روی اش میکوبد. ما این را دزدی شخصیتی مینامیم. یا به زبان دیگردزدی دولتی که به اسم مالیات شهرداری مینامند. مالیاتی که هیچ گونه حق و حقوقی اجتماعی برایش (برای پرداخت کننده اش) در بر نگیرد . آیا شما این را چی منامید؟ آیا شما این را با یک نفر که به خاطر شکمش دزدی میکند، از عاقبت خودش خبر ندارد، دست به این کار میزند، آخر روزگارش توی زندان هست. آیا تفاوت این (دو) چیست؟
امید وارم این را خود تان جواب بدین. ما این را برای این نوشتیم که بعضی ها میگوید شما مالیات نمیدید و شما مفت میخورید. در اینجا زندگی میکنید و از امکانات استفاده میکنید. البته امکاناتی که در محیط کار هست. ما که امکانات ندیدیم. امید وارم که اونهایی این حرف را میزنند این را درک کنند.
البته ما ازین دولت هیچ گونه توقعی نداریم . به خاطر(این) که این دولت در مقابل ملت خودش مدیون هست. و در پرونده خودش سنگسار را دارد. اعدام را دارد. دست قطع کردن را دارد . و اعدام بچه 16 ساله را دارد. و سرکوب کردن کارگران خاتون آباد و شرکت واحد را دارد. و هزاران پرونده دگر.
و به امید یک دنیای بهتر،
و به امید روزی که هیج انسان به خاطر شناسنامه نداشتن اززندگی محروم نشود. و زندگی کردن حق هر انسان باشد.
البته ما یک شناسنامه داریم که به اون افتخار میکنم. آن شناسنامه کار ماست که به عنوان یک عنصرفعال در جامعه سهم داریم.
در پایان این صحبتها از مردم یک سوال داریم . امید وارم که جواب بدین. آیا به نظر شما تفاوت بین اعدام صدام حسین با (قتل) اون گروگان ژاپنی که به وسیله اسلامگرایان تندرو سربریده شد، در عراق چی بود؟
جالب اینجاست که برای هر دوتایش قرآن خوانده شد. آیا تفاوت این تروریست با اون ترورست چیست؟

نامه از طرف جمع کارگران مقیم شرق تهران



چی باید کرد . ایا راه وجود دارد ؟

سلام بر انسان
چی باید کرد . ایا راه وجود دارد ؟
گزاریشاد در باره اوضای مهاجرین در ایران .
چند مددی است که جمهوری اسلامی کارد دادن را اغاز کرده است.
کارد برای اونهای مدهد که اسر انگوشت داشته باشد. و سر برگ انگوشت نگاه ری را که در تارخ
1374 صادر کرده بود و اون برگه را باید داشته باشد. و بعد از آن دو تا کارد صادر کرده است
اولیش به اسم کارد سبز بود و دوم ایش به اسمی کارد سورتی است که تا هالادر دست مردم است.
این کارد تا تارخ1386/6/1 وقت داشت. که تا هلاه مردم بدون تکلیف مانده است.البتاه این کارد را
که برای مردم مدهد همین کارد سورتی هست. و جمهورن اسلامی برممنای هرپرونده که کارد صادر کند170000 هزار
تومان در یافت میکوند.و مهاجرین باید این پول را به هسابی شهرداری پرداخت کند.سوال اینجاست ایا به نظرشماه
کارد که هیح گونه وقت نداشته باشت . به نظرشما به اینوان یک انسان این کارد عرزیش دارد؟.آیا شما اینراه
چیمنامید ؟ ما این را از شما سوال دارم ایا کشوری را مشناسید که این چینین کارد برای مهاجرین خود صادر کند
کارد که حیج گونه موقید اجتماعی نداشته باشد . منظورم این است که با این کارد شما نمیتوانید حیج گونه امتیازی
اجتماعی داشته باشید.به زبان ساده شما نمیتوانید حتاه یک چیک را نقد کنید. که کار مکنید سایب کارتون بابد کاریتون میدن
شما این را نمیتوانید از بانگ در یافت کنید این بود از ارزش کارد.هلا از شرایت دریافت کردن کارد
صحبت کنم. کارد که حیج گونه ارزش نداشته باشت. شما نگاه کنید که جمهوری اسلامی چی میکوند. زمانکه در اردگاه
میرین در اونجاه به شما هیج وقت به صورت یک انسان برخورد نمیشه. در صورت که این قوانین را خودیشان گوزاشتن
برای مردم . و در اوردگاه من خودم چند بار رفتم از نزدیگ نگاه کردم در انجاه حتی یک تابلوی راهنمای هم نمیبیند
و مردم به صورت سرگردان در آنجاه میچرخند به چوز چند تا ادرس شوبه شهرداری دگر جیزی نیست.
و مردم توی همین هوای سرد در همان جاه الاف هست. زن و بچه همه در انجاه میچرخند. هتاه مردم درهمین هوای
سرد تعدادی زیادی در اونجاه شب را میسپارند.برای انکه سف ایش را ازدست ندهد. یعنی بر خیابان میخوابند.فردا که فرا مرست کارمندان جمهوری اسلامی
با باتوم دومبال این مردم راه میوفتند. برای انکه شما اینجاه شلوغ کردین.کسی هست که این را سوال کند. ایا این شلوغی را شما را انداختین یا کسی
دگر.؟ما این را از جمهوری اسلامی سوال داریم . بجای که کار مردم را راه بیندازید. ایا باید اونهارا کتگ زد؟
برای چی؟ برای اینکه احترام به قوانین جمهوری اسلامی گزاشته است.
در اوردگه سلیمانخانی زمانکه وارید مشیم. مسلمن به یک زیندان میماند. بالای چند نفر کارمند ندارد. با یک سری
پولیس برای سرکوب. فقت برای مشغول کردن مردوم هست .نه برای کار راه انداختن مردم.ومردم که این پول را پرداخت میکوند در اولین قدم مهری باطل را روی اش میکوبد. ما این را دزدی شخصیتی مینامیم.یا به زبان دیگر
دزدی دولتی که به اسمی مالییاتی شهرداری مینامند. مالیاتی که حیچ گونه حق و حقوقی اجتماعی برای اش
در بر نگیرد . ایا شما این را چیمنامید.؟ ایا شما این را با یک نفر که به خواطر شکمش دوزدی میکوند .
از عاقوبتی خودش خبر ندارد . دست به این کار میزند. اخر روزگاریش تی زیندان هست . ایا تفاوتی این چیست؟
امد وارم این را خود تان جواب بیدین. ما این را برا ی این نوشتم که بعزی ها میگوید شما مالیات نمیدید
و شما مفت میخورید.در اینجاه زیندگی میکونید.و از امکانات استفاده مکونید.البته امکاناتی که در محید کار هست.
ماه که امکانات ندیدیم امید وارم که اونهای این هرف را مزند این را درگ کند.
البته ما ازین دولت حیچ گونه توقوع نداریم . به خواطرکه این دولت در مقابل ملت خدیش مدیون هست
و در پرونده خودیش سنگسار را دارد اعدام را دارد. دست قد کردن را دارد . و اعدام بچه 16 ساله را دارد
و سرکوب کردن کارگران خاتون اباد و شرکت واحد را دارد. و هزاران پرونده دگر.
و به امید یک دنیای بهتر
و به امید روزکه هیج انسان به خواطر شناسنامه نداشتن اززندگی مهروم نشود.و زندگی کردن حق هر انسان باشد.

البته ما یک شناسنامه داریم که به اون افتخار میکنم. آن شناسمامه کار ماست که به اینوان یک اونسورفعال در جامعه
سهم داریم.
در پایان این صحبتها از مردم یک سوال داریم . امید وارم که جواب بیدین. آیا به نظر شما تفاودی اعدام صدام حسین
با اون گروگان جاپانی که به وسیله اسلامگرایان تونرو سربریده شد. در عراق چی بود؟
جالیب اینجاست که برای هر دوتایش قران خوانده شد.ایا تفاوت این تروریست با اون ترورست چیست؟

نامه از طرف جمع کارگران مقیم شرق تهران

Monday, December 18, 2006

نامه یک دختر ١٨ ساله


سلام انسان درخواستهای نشأط گرفته ازگذشته ی یک دخترافغان به نام پرودگار جهان آفرین پروردگار آسمانها و زمین با نام خدا آغازمی کنم این چندسطررا که محتوای آن دردها و رنجنهای نهفته درقلب یک دخترافغان است. من م س هستم. 18سال سن دارم و درحال حاضردرکلاس اول متوسطه مشغول به تحصیل می باشم. من دوسال ازدرسم عقب مانده ام. به چه علت؟
به علت اینکه یک افغانی هستم.
سال اول که وارد مدرسه شدم تنها هفت سال داشتم. باشور و اشتیاق بدون وصف وارد این مقطع شدم. اما سال دوم مرا ازمدرسه بیرون کردند. مرا از درس خواندن منع کردند. با چشمانی اشکبار علت این بی عدالتی را ازمادر و پدرم می پرسیدم. اما آنها برای من جوابی نداشتند. چون خود آنها نیز این علت راجستجو می کردند.
پس ازدوسال تلاش بی وقفه ی مادرم وارد مدرسه شدم. و حالا هزاران هزارسوال در ذهنم ایجاد شده اند. که عبارتنداز: پس حقوق من به عنوان یک انسان کجاست؟ آیامن حق زیستن راندارم؟ آیا این ظلم ها باید بی جواب باقی بماند؟ آیاشمامی دانید درهرسال چند دختر و پسر افغان این درد ها را باید متحمل می شوند؟ آیا ما باید بازیچه دولت ایران باشیم؟ آیاشما کتابی ازخداوند رامی شناسید که درآن ازدرس خواندن کودکی مسلمان جلوگیری شده باشد؟ آن هم دریک کشور مسلمان.
آیا ما بازیچه اقتصادی دولت ایران هستیم؟ که هروقت پولهای شان تمام شد ازکودکان افغان بهره بگیرند؟ آنها برای مدرسه رفتن ازما پول میخواهند. آنهم دریک مدرسه دولتی که هیچگونه امکاناتی ندارد.
ملت ودولت ایران دراین چند سال اخیربخوبی متوجه شده است. که بچه های افغان جزً فعال ترین دانش آموزان درمدارس بوده وهست. آیا بخاطر اینکه ما با عشق درس می خوانیم و ازبسیاری از دانش آموزان ایرانی فعال تریم باید از ادامه ی تحصیل محروم شویم؟
من متوجه نمی شوم این دیگرچگونه رقابتی است. این رسم جوان مردی است که دولت ایران دم از آن می زند؟ پس حقوق بشردوستانه کجاست؟ این جمله درکدامین نقطه ازایران معنی می دهد؟ آیا این جمله باید همیشه درمکانی نقش خود را ایفا کند که نفعی برای دولت ایران داشته باشد؟ آیا ما نیز جزء این بشرمی باشیم؟ آیا شما فکرنمی کنید؟ چراباید دولت ایران بین کودک افغانی که دردرجه ی اول یک انسان است و بعد یک مسلمان با کودکان دیگر کشورها فرق بگذارند؟ آه خدای من چرا؟ چرا؟ چرا؟

Sunday, November 19, 2006

سلام انسان! د
(نامه های یک کارگر افغان)


معرفی: با صاحب واقعی این وبلاگ در اینترنت آشنا شدم. عزیزی ما را آشنا کرد که بعدا لازم شد در باره اش میگم. دوستی ما عمیق شد. دوستم یک کارگر افغان است که برای من از وضع خودش درد و دل میکرد. بهش گفتم خوب این حرفها را در یک وبلاگ بگذار. گفت نمی تونیم. گفتم کمک میکنم.... خلاصه راه افتاد. قرار شده که او بنویسه و من با مختصر اصلاح املایی روی وب بگذارم.

با عرض سلام خدمت تمام انسانهای بشر دوست
همان طوریکه به همه معلوم هست، راجع به تصمیم گیری جمهوری اسلامی در قبال مهاجرین افغان که در ایران زندگی میکنند، و گفته است که باید اینها اخراج شوند و به کشوریشان بر گردن، از روز یکشنبه رسمآ آغاز شده است.
سوال اینجاست، این سردمداران جمهوری اسلامی ایران که این طرح را دادن آیا فکر کردن که چه کار میکند؟
آیا این مردم اگر به کشورشان بر گردن در اونجا چی زماند وجود دارد که ما بتوانیم زندگی کنیم؟ آیا زماندی وجود دارد؟ که ما در اونجا امنیتی جانی داشته باشیم؟ آیا دولت جمهوری اسلامی فکر کرده که ما در اینجا اگر ماندیم فقط به خاطر زنده ماندن ماندیم، نه به خاطر زندکی کردن؟
شرایط ایران طوری هست که هر مهاجر در ایران به سخت ترین شرایط زندگی میکند. که فقط اسمش زندگی کردن هست .
ما از تمام مردم ایران تقاضا داریم اگر شده برای چند لحظه خود شان را به جای مهاجرین قرار بدن. آیا امکان دارد که در یک همچون شرایطی زندگی کنند؟ و اگرشرایط مساعد زندگی در کشورتان وجود داشته باشد، آیا خودتان حاضر هستین که در کشوری دیگری زندگی کنید؟
در کشوری که هیچگونه حقوقی انسانی برایتان قایل نباشد؟
و بگوید افغانی بودن خودش جرم هست. یا به هر اسم دیگری فرقی نمیکند. منظورم از کشور هست. نه اسم انسان. و اونهم به لهن تحقیر آمیز و همیشه توهین شوید؟ مهاجری که همیشه خودش کار میکند و هیج وقت توقع کمک از دولت نکرده و همیشه به صورت فعال و نیروی کار. کار کردن. از حفر چاه های فاضلاب گرفته تا چاهای ساختمانی و کارهای دیگر. که سخترین کار هست.
و کارگر شهرداری که مقیم افغانیستان باشد همیشه جایش بری خیابان هست. اگر باور نمیکنید برین بعد از ده شب سر بزنید. از نزدیگ ببیبنید . کارگران شهرداری را که چه میکند. حتی هر شب بری خیابان میخوابند.
من در منطقه پاکدشت آشنا دارم . حتی خانواده ها به صورت دست جمعی یعنی زن و مرد سر کوره خشت کار میکند . آیا بنظر شما ما بار دوش جامعه بودیم؟
حتی بچه های ما به صورت آزاد درس میخواند. اگر در مدرسه دولتی هم درس میخواند به بهانه گوناگون از ایشان پول دریافت میکند. یعنی ورودی مدرسه ابتدا با ید هر نفر 45000 هزار تومان پرداخت کند. از آن به بالا بر مبنای درجه کلاس باید پول پرداخت کرد.
البته دولت ایران برای مهاجرین یک امتیاز داده است . اون هم این هست هر کسی اگر در مدرسه آخوندی یا علمیه درس بیخواند. از اونها نه تنها پول نمیگیرد بلکی پول به صورت شهریه یعنی پاداش پرداخت میکند. خرج خواب گاه یش را میدهد و خرج خانه اش را میدهد. با صد تا امتیاز دیگر به قول خودشان مال امام . وردی درس اخوندی 100000 هزار تومان هست که دولت میدهد برای هر طلبه اش. این را در هر ماه میدهد. شما حساب کنید که چقدر طولاب در این کشور درس مخواند از هر کشور؟ و این پول بر مبنای درس اش تعین میشود. هر قدر درس بالا باشد به همان اندازه پول پرداخت میشود. این را شما ه در نظر داشته باشید . اما با بچه 6 یا 7 سال ما چی برخورد میکند؟ میگوید اگر شما کارت دارید میتونید درس بخوانید با پرداخت 45000 هزار تومان. اگر ندارید شما حقی درس خواندن را ندارید .
حتی دوستان مرا در اول مدرسه به خاطر کارت نداشتن از مدرسه برون انداختن. آیا این را شما چی مینامید؟
ما این را جزو "انسان دوستی" جمهوری اسلامی مینامیم. و اگر همین بچه در حوزه علمیه بخواد درس بخواند. یا اگر بچه آخوندی باشد . نه تنها کارت مطرح نیست، بلکه تازه کارت هم میدهد.
آیا گناه بچه چیست؟ آیا باید رفت نوکر شد؟ یا از درس ماند . آیا اینها میفهمند که زندگی چیست؟ آیا ملیت را مشناسد؟ ایا تفاوت طبقاتی را میشناسد؟ ایا اینها خونش کمرنگتر از دیگران هست؟
و هم چنین از دانشجویان عزیز و کارگران محترم و آنهایی که معنی زندگی را میفهمد و انسانهای بشر دوست
و از مجامع بین المللی و از اتحادیه های کارگری تقاصای همکاری داریم. یعنی با ما هم دردی خود را اعلان کنند.
که این رژیم ضد انسانی در این شرایط سخت مهاجرین را برون نکنند.
رژیمی که در اوایل انقلاب به قول رهبر شان که گفته بود اسلام مرز ندارد . و چونکی مردمی افغانستان
در اون زمان بیش از حد مذهبی بود. آمدن در ایران که البته شرایط جغرافیا هم یکی از دلایل اش بود .ما
مردم از این دولت یک چیز را توقع داریم . حداقل اون حرف رهبرش را پس بگیرد. بگوید ما از اونها سوا هستیم. ما به خاطر منافع خود دست به هر کار میزنیم. و این گفتگوی تمدونها ها است!
ما اینرا از دولت سوال دارم. آیا گفتگوی تمدون های شما این هست که باید ظلم کرد؟ بر طیف کارگر و مهاجر که همیشه در قلب جامعه به صورت فعال کار کردن؟ آیا آنها باید بمیرند؟

17/11/2006
از طرف جمع کارگران افغان منطقه شرق تهران