Tuesday, January 30, 2007

سلام بر انسان

دوستان راجع به خبری که در هفته نامه مردم و زندگی منتشرشد دورجدید_شماره 138 نیمه اول دی ماه 85 صفحه 25
در اینجاه جا دارد که در باره اش چند کلام صحبت کرد که مقصر اصلی کیست؟ و جامعه در کجا قرار گرفته است.
متن کامل نوشته شده را در اینجا میگذارم . و دوست دارم که خوانندگان محترم خودشان قضاوت کنند. به نظر من
با ید جرم را مو شکافی کرد که یک جرم از کجا نشات میگیرد. چرا جرم نشات میگیرد؟ عامل اش کجاست؟ چرا یک
انسان دست به این کار میزند.آیا به نظر شما در اینجا جرم کار اصلی کیست ؟خریدار ؟ یا فروشنده ؟ یا
دولت؟ که تمام شرایط را فراهم میکند . به نظر من در اینجا به عنوان یک کارگر جا دارد که نظرم را بگویم.
من فکر میکنم که در اینجا نه خریدار مقصر اصلیست و نه فروشنده اول به دلیلی اینکه خریدار را شرایط دولت
مجبورش کرده که دست به اینکار بزند. و شرایط زندگی وا داشته و مجبور شده دست به اینکار زده است.اگر دولت
به صورت مشخص یک سیاست واحد داشته باشد نسبت به زندگی یک سری مردم حالا در هرشرایط که در اینجا زندگی میکنند.
ولی باید بپذیرد که در اینجا زندگی میکند تا زمانی که اینها در اینجا است . باید بهش ارزش قایل شد .
باید به اینها ارزش اجتماعی داد در قدم اول یک انسان است دوم اینکه در جامعه زندگی میکند اگر دولت به
اینها کارت شناسایی معتبری داده بود که از ارزش اجتماعی بر خوردار می بود، یقین داشته باشید که دست به اینکار نمیزد.
دوم در باره فروشنده من فکر میکنم اون هم مقصر اصلی نسیت. چرا ؟به خاطر اینکه . فقر عامل این مسله شده است.
اگر فقر در میان نمی بود . فروشنده دست به اینکار نمیزد پس در اینجا باید پذیرفت که جرم به نوبه خود به وجود
نمیاد. در جامعه که کسب وجود داشته باشد باید همه چیزرا پذیرفت و من فکر میکنم که جرم کار اصلی خود دولت هست.
که این شرایط را به وجود آورده است نه فروشنده و نه خریدار. ونه هر کسی دگر که جرم مرتکب میشود.
به دلیل اینکه هیچ انسان بطور مادرزاد جرم کار به وجود نمیاد . آنچه که میسازد جامعه و دولت که در دامنش پرورش میابد.
و در درجه اول دولت مقصری اصلسیت که تمام جمبه تبلیغاتی را در اختیار دارد. اگر یک دولت به صورت انسانی
سیاست اش را دنبال کند. در جامعه نه فقر وجود دارد و نه جرم و نه گناه پس آنچه که میسازد دولت است.
حالا که خریدار جرم کرده باشد آیا خانواده اش چی آنها هم جرم کرده اند .؟آیا آنها میدانستند که عاقبتش چی میشود؟
آیا بچه هایش چی ؟حتما" این 5 تا خانواده کودکانی هم داشته آیا اونها هم جرم کرده است؟
آیا حقوق کودک در اینجا کجاست ؟ آیا ما انسان هستیم؟ یا معنی زندگی را میفهمیم . اگر میفهمیم پس معنی
زندگی یا انسانیت کجاست ؟
حالا در باره حکم که جمهوری اسلامی صادر کرده است باید سخن گفت:
آیا این قاضی که این حکم را صادر کرده است اصلا" بوی انسانیت را برده است یا نه ؟من فکر میکنم که اینها سیاست دولت است.
و قاضی خودش جز دولت است . پس در اینجا مقصر اصلی خود دولت است . نه کسی دگر.
من این نوشته را که نوشتم شب تاسوعا هست و مردم رفته اند عزاداری کنند . و من نشستم با خودم درد دل کنم .
و تمام تبلیغاتی دولت چی از نظر مسجد چه از نظر رسانه های دولتی از عزاداری حسین سخن مگوید .
و از ظلم که بر حسین شده سخن میگوید . جالب اینجاست که حسین به خاطر بی عدالتی اجتماعی کشته شده
نه به خاطر اسلام . چونکه اسلام قبل از حسین وجود داشت . و اینها به خاطر موقعیت اجتماعی خودشان از اسم حسین استفاده مکند.
در جا معه که به خاطر حسین عزاداری میکند . و دولت که از حسین سخن مگوید .ببیبیند چی حکم صادر میشود.
حکم که توی هیچ شرایط در جامعه انسانی یا غیر انسانی قابل پزیرش نیست.
و اگر حسین امروز هم زندگی میکرد . یا زنده میبود یقین داشته باشید . همان روز عاشورا را امروز انجام میداد
به خاطر ظلمی که در جامعه وجود دارد.
برای آنها حکم صادر کرده است .
برای شوهرانش 5 سال زندان و برای خانواده ایشان با جرایمی نقدی و خروج از مرز. سوال اینجاست .
آیا ضمانتی وجود دارد که خانواده ایشان اگر خروج از مرز شود . بتواند خودشان را تا 5 سال نگهدارد؟
آیا در اونجا مجامع انسانی وجود دارد که آنهارا نگهداری کند؟.ما که در اونجا چیزی ندیدیم.
و خودی دولت اونجا برای خودش مشکل دارد چی رسد که از بینوایان حمایت کند.
دولت خودی کرزای بی کفایت ترین دولت است ما از اون هیچ توقعی نداریم . چونکه خودشان مافیایی هست
یعنی اینکه دستش در خون مردم آلوده هست .ما هیچ وقت به طرف جرم کار دست همیاری دراز نمیکنیم.آیا بنظر شما حکم که دولت صادر کرده است این جرم هست ؟ یا اونکه به خاطر شکمش دست به آن کار زده است ؟
امید وارم که خودتان جواب بدهید.

یک کارگر ساختمانی در تهران.

30 January 2007

14 comments:

Anonymous said...

پرده اول :

با روی کار آمدن حکومت کمونیستی در افغانستان و آغاز قیام مسلحانه علیه این رژیم ، عده زیادی از مردم افغانستان به خاطر تامین امنیت جانی شان به کشور های همسایه پناه آورند. مهاجرین افغان عموما با سختی و مشقت وصف ناپذیری خود را به مرز کشور های همسایه می رساندند. پیاده روی های طولانی و طی مسافت های زیاد در طول شب و تلاش برای حفظ جان از خطر حمله نیروهای دولتی در طول سفر باعث می شد که آنان بتوانند تنها بدن نیمه جان شان را به مرز کشور های همسایه برسانند. خانواده های پرجمعیت افغان ، کودکان ، جوانان و سال خوردگان وقتی به مرز کشور همسایه می رسیدند خیال می کردند که از جهنم جنگ به بهشت رافت و برادری رسیده اند.

Anonymous said...

پرده دوم:

درست در چنین ایامی در ایران قیام مردمی به رهبری آیت الله خمینی به پیروزی رسیده بود. آیت الله خمینی به عنوان مرد شماره یک ایران – هم از نظر سیاسی و هم از نظر مذهبی – و دقیقا در همین ایام اعلام کرد که " اسلام مرز ندارد". طرح این مسئله انسانی از طرف عالی ترین مقام مذهبی و سیاسی ایران ، باعث دل گرمی بیشتر مردم بی پناه و در به در افغان شده و آنان با میل و رغبت بیشتری به سمت ایران حرکت کردند. اسلامی بودن حکومت ایران و داشتن مشترکات تاریخی ، فرهنگی و بعضا زبانی عوامل دیگر این رویکرد بودند. در آن ایام ، معنی جمله " اسلام مرز ندارد" دقیقا این بود که ملاک شهروندی در کشور های اسلامی مسلمان بودن آنان است. افغان ها البته توقع برخورداری از حقوق شهروندی را نداشتند اما شعار " اسلام مرز ندارد" حد اقل این مفهوم را برای افغان ها با خود داشت که آنان می توانستند مثل دیگر آدم ها در خاک ایران زندگی کنند.

Anonymous said...

پرده سوم:

هنوز اسلام مرز نداشت و درست به همین دلیل کارگزاران جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفتند که انقلاب شان را به کشورهای دیگر اسلامی صادر کنند. وقتی اسلام مرز ندارد پس چرا باید انقلاب ایران در چارچوب جغرافیای سیاسی ایران محدود بماند. شعار " صدور انقلاب اسلامی " حتی پای خود را از مرز کشور های اسلامی نیز فراتر نهاد و به صورت " صدور انقلاب به جهان" مطرح گردید. در آن شرایط افغانستان تنها کشوری بود که می شد درجه عملی بودن این شعار را درآن آزمایش کرد. موش آزمایشگاهی این شعار انقلابی آموده بود و مسئولین دولت ایران بلافاصله کار صدور انقلاب شان به افغانستان را آغاز کردند. کارگزاران دولت ایران در ابتدا چنان درجه صدور انقلاب شان بالا بود که فراموش کرده بودند در افغانستان بیش از هفتاد در صد جمعیت آن را اهل سنت تشکیل می دهد. آنان گروههای جهادی متعددی در بین شیعیان افغانستان ایجاد کرده و از آنان خواستند برای برقراری حکومت اسلامی با مدل ولایت مطلقه فقیه به افغانستان رفته و مبارزه را آغاز کنند. البته نا گفته نباید گذاشت که تب انقلابی گری کارگزاران سیاست خارجی ایران آنچنان بالا بود که متاسفانه چندین سال طول کشید تا آنان تازه فهمیدند که در افغانستان اهل سنت هم زندگی می کند و باید برای شیعه کردن آنان یا تمکین آنان از ولایت مطلقه فقیه کاری کرد.

گروههای شیعی برای ایجاد ولایت مطلقه فقیه در افغانستان از کشته ها پشته ساختنند. البته خیال نکنید که این کشتگان روس بودند. نه تنها روس نبودند که حتی سنی هم نبودند. همه مردگان و جان باختگان شیعیان بودند. هزاران نفر در مناطق هزاره جات به جرم ضدیت با ولایت فقیه یا هم سو نبودن با آن توسط گروههای پیرو خط امام کشته شدند. گروههای هشت – نه گانه شیعی همدیگر را می کشتند و هر کدام به طرف مقابل خود اتهام " ضد ولایت فقیه " را می چسباند. بنا براین هزینه صدور انقلاب اسلامی ایران با مدل ولایت مطلقه فقیه بهای سنگینی برای مردم افغانستان داشت. هزاران تن در گرد و خاک این صادرات جان شان را از دست دادند.

Anonymous said...

پرده چهارم:



دولت ایران پس از چندصباحی به خوبی آموخته بود که چگونه ولایت فقیه اش صادر می شود. دوستان بین المللی خود را یافته بود و رابطه برادرانه و اسلامی با این افراد هر روز گرم تر می شد. در فرایند گرم شدن رابطه دولت ایران با گروههای جهادی افغان ، رابطه اش با مردم افغان مقیم ایران رو به سردی گرایید. دولت ایرن به این نتیجه رسده بود که برای صدور انقلاب به این همه مزاحم ضرورت نداشه است. تعداد معدودی از رهبران احزاب و تنی چند از علمای دینی به خوبی می توانند این وظیفه مقدس را انجام دهند. در ادامه چنین فهمی از صدور انقلاب اسلامی ایران به افغانستان بود که اردوگاههای متعددی در نقاط مختلف ایران متولد شدند. اردوگاههایی چون " تل سیاه " ،" سفید سنگ" ، " اراک" و ... با یدک کشیدن نام " مهمان سرا" مقدم مهمان ناخوانده را گرامی می داشتند. توجه شما خوانندگان گرامی را فقط به یکی از پشت صحنه های اردوگاه سفید سنگ جلب می کنم. از این که توجه شما را به اردوگاه سفید سنگ می برم اولا مرا ببخشید و ثانیا دلیل آن نیز این است که راقم این سطور خود چند صباحی در آن مهمان سرا حضور داشته است.

Anonymous said...

نیم پرده چهارم: بخش قرنطینه اردوگاه سفید سنگ

فضایی است به وسعت حدود سه صد متر مربع ، با دیوار هایی سیمانی و سقف فلزی. دارای فقط یک دانه تشناب ( توالت) . هر شب در این فضا بین پانصد تا یک هزار نفر مهاجر افغان گنجانده می شود. اکثر شبها که مهمان زیاد می آمد ما مجبور بودیم که نشسته و گاهی حتی ایستاده بخوابیم. حتی نفس کشیدن ها نیز با سختی و فشار توام بود.فقط روزی یک بار از مهمانان پذیرایی می شود و آنهم با یک عدد نان تافتون که واقعا نیمی خام است و نیمی از شرمندگی سوخته . البته سربازان گم نام آقا امام زمان هر از چندی داخل این محوطه شده و مهاجرین را با مشت و لگد مورد عنایت قرار می دهند. این نوع پذیرایی البته که فراوان است. البته حقوق گوسنفدی مهاجرین هم از نظر وسعت فضا و جمعیت مراعات نمی شود. مثلا سازمان بهداشت جهانی – که یک سازمان ضد ولایت فقیه هم هست – برای هر گوسفند سه متر مربع فضا لازم دانسته است. در حالیکه در مقیاسی گوسفندی هم اگر با مهاجرین افغان برخورد می شد بازهم افغان ها شرمنده گوسفندان می شدند. لت و کوب ( زدن ) و خوباندن در بین برف و انجام کارهای طاقت فرسا ، دشنام و بعضی از نمونه های دیگر برخورد های برادرانه با مدل برادری ولایت فقیهی بخش بزرگی از وقت مهمانان گرامی را به خود اختصاص می داد.

Anonymous said...

...ادامه پرده چهارم :

افغان ها با هر سطع و سویه ای که بودند نا گزیر شدند تا به کار های شاق و سخت تن بدهند. ساعات کار زیاد و کار مزد ( معاش) آن بسیار پایین بود. اکثرافغان ها وارد بازار ساختمان سازی شدند. این واقعیت دارد اگر یک افغان بگوید که " به سنگ سنگ بنا ها نشان دست من است" . فشار کار طاقت سوز از یک سو ، بی وطنی و اندوه های فراوانی وطنی از سوی دیگر و فشار روز افزون دولت اسلامی ایران بر مهاجرین ، زندگی در ایران را برای افغان ها چنان سخت کرده بود که بودن شان تقریبا مساوی با نبود شدن شان بود. اما آنان چاره ای چز ماندن و سوختن نداشتند. تبعیض لجام گسیخته ای که در سطح جامعه ایران ریخته بود ، ارزش انسانی یک افغان را تا سطح گوسفندان پایین آَورده بود. تصور عمومی در سال های نخست این بود که افغان ها عموما غیر قابل اعتماد ، ذاتا خیانت پیشه و نمک به حرام هستند. البته دولت ایران در ترویج این تبعیض عظیم نقش اصلی را به عهده داشت. البته نباید منکر مهربانی و برخورد برادرانه مردم ایران شد. ملت ایران برخورد شان با افغان های خانه بدوش عموما برخورد برادرانه بوده است .

در بعد سیاسی دولت ایران همچنان به صدور انقلاب خود با مدل ولایت مطلقه فقیه به افغانستان مشغول بود. این دولت با داشتن بخش های متعدد سیاست گذاری در مورد افغانستان عملا و عمدا نفاق و شقاق را در بین گروههای جهادی ترزیق می کرد. دولت ایران پس از چندی به واقعیتی به نام سنی های افغانستان پی برد. ابتدا مجمع علمای شیعه و سنی افغانستان را تاسیس کرد و در پی آن تعداد زیادی از علمای اهل سنت را نیز با پرداخت خمس و زکات و وجوهات شرعیه به سمت سیاست های خود کشاند و بعد تر با گروههایی چون جمعیت اسلامی ، اتحاد اسلامی ، جنبش ملی – اسلامی و ... پیمان برادرانه برمحور صدور انقلاب بست. بعد از این پیمان بزرگ بود که نفوذ ایران در ساحات مختلف افغانستان گسترش یافت. وقتی آنان واقعیتی به نام " اکثریت افغانستان را سنی ها شتکیل می دهد" را درک کردند هم بی مهری شان با گروههای شیعی شروع شد و هم حتی دشمنی و تخریب کاری شان. آقای مزاری که به گفته خودش سالها ولایت فقیه را در کوه و کوتل افغانستان گشتانده بود چنان مورد بی مهری ولایت مطلقه فقیه قرار گرفت که نتوانست خشمش را فروکش نماید. در جنگ غرب کابل دولت ایران به شورای نظار جنگ افزار و دالر هدیه می داد و به طرف مقابل جنگش که مزاری بود عکس آقای خمینی و مقداری کمپل و .... آقای مزاری سفیر ایران در کابل را در دفتر کار خود مورد شدید ترین حملات لفظی قرار داد و پس از آن دولت ایران به ایجاد شکاف در درون حزب وحدت پرداخته و با حمایت از آقای اکبری ،حزب وحدت را دو تکه کرد.

بر کسی پوشیده نیست که یکی از حامیان اصلی جبهه متحد شمال در جنگ علیه طالبان دولت ایران بود. این دولت با ترتیب دادن هفته ای حد اقل ده سورتی پرواز از مشهد به تخار- بامیان- مزارشریف – شبرغان ، بخش عمده ای از تجهیزات نظامی و مالی جنگ را تامین می کرد.

Anonymous said...

بی پرده پنجم:

روزمانه جام جم باید بداند که دولت به شدت اسلامی ایران سهم به سزایی در ایجاد بحران و مصیبت برای مردم افغانستان داشته است. این روزنامه باید بداند که هزینه توسعه طلبی دولت ایران در افغانستان را ما بودیم که پرداخیتم. جنازه بر دوش کشیدیم. خانه های مان ویران شد. دار و ندار ما از ریشه سوخت. این روزنامه شب نویس باید بداند که اگر حضور افغان ها مشکلاتی را برای ایران ایجاد کرده ، این مشکلات برخاسته از سیاست های توسعه طلبانه دولت به شدت اسلامی ایران است. افغان ها با دشواری و مشقت در ایران زندگی کرده و از عرق جبین خویش نان خورده اند. کار های طاقت سوز را با مزد اندک انجام داده اند. سقف خانه ای شما را ساخته اند. دیوار های شهر شما را بالا برده اند و برای شما عرق ریخته اند وبرای شما آبادانی و آسایش به بار آورده اند. دوست اصول گرای من! پاسخ آنهمه محبت ، توهین نیست. حتی در آیین اصول گرایانه شما هم نباید چنین باشد. باید به کار و تلاش صادقانه احترام گذاشت نه اینکه توهین کرد. منشاء مشکلات شما ، دولت توسعه طلب و زیاده خواه تان است. از دولت تان بخواهید تا به جای دست درازی در امور کشور های دیگر ، مقدار آذوقه روزنامه جام جم را زیاد کند تا بیش از این به حیثیت و حقوق انسانی دیگران تجاوز نکند.

دوست اصول گرای من! آنچه که در پرده های بالا مشاهده کردید ، باید جواب خوبی به تصورات باطل تان از افغان ها باشد. افغان ها روزی به وطن شان باز خواهند گشت اما آنروز را در شرایط فعلی ما نمی توانیم تعیین کنیم که کی است. یکی از کسانی که می تواند آن روز را تعیین کند دولت شما ست. روزی که دولت ایران از دخالت در امور داخلی افغانستان دست بردارد ما یک گام به امنیت و صلح و آرامش نزدیک تر می شویم و آنوقت می توانیم بگوییم که کی می توانیم از شر زخم زبان برادرانه شما راحت شویم. آن وقت می توانیم بگوییم که ....

Anonymous said...

٨ماچ امسال
نه به حجاب كودك
نه به فقر!
نه به اعدام
نه به جداسازی
نه به تهدات نظامی غرب. نه به ترور
زنده باد آزادی برابری
ستم بر زن موقوف!
marchtehranshargh.blogfa.com/

Anonymous said...

ساعاتی پیش سمیه بینات پس از نزدیک به سه روز بازداشت، از زندان آزاد و نزد خانواده خود بازگشت
کمپین برای آزادی بی قید و شرط احمد و سمیه و با خواست معرفی و مجازات عاملین قتل و شکنجه زندانیان سیاسی.
با امضای این نامه و حمایت از این کمپین خواهان آزادی بی قید و شرطزندانیان سیاسی و معرفی و مجازات مسئولین قتل و کشتار زندانیان سیاسی بشویم.
در صورت تمایل آدرس وبلاگ یا وب سایت خود را به ما بدهید تا در لیست حمایت کنندگان قرار گیرد.
http://free-ahmad-somaye.blogfa.com/
freeahmad@gmail.com

irshahbazi said...

لطفا برای آزادی افراد در معرض اعدام ، سنگسار ، کشته شدن و دیپورت دادخواهی ها را امضا بفرمایید:

http://www.petitiononline.com/Kamalfar/petition.html

http://www.petitiononline.com/batebi/

http://www.petitiononline.com/DL2222/

http://www.petitiononline.com/kobra/

http://www.petitiononline.com/Nazanin

http://www.petitiononline.com/Shah1029/petition.html

http://www.petitiononline.com/fathaghp/petition.html

http://www.petitiononline.com/AshrafK/petition.html

http://new.petitiononline.com/malek/petition.html

Anonymous said...

به نظرم بين بيكاري ايرانيان و افغاني ها رابطه وجود دارد هرچند دليل اصلي نيست.
اما مشكل حضورآنان فقط اشتغال نيست، برخي ديگر از مشكلات حضورشان عبارت است از:
۱- نرخ بالاي جرم و جنايت وفساد دربين ايشان
۲- استفاده از امكانات عمومي كه از بودجه اين مملكت يا ماليات اين ملت ساخته شده است، بدون پرداخت هيچ چيز
۳- افزايش جمعيت كشور (به خصوص در شهرهايي مثل مشهد)
وبالاخره اينكه آيا همانطور كه ايرانيان از اين همسايگان در كشور خود پذيرايي مي كنند آنها هم حاضرند؟
قبول كن كه ما پس از يك خواب طولاني به فكر مسئله آمدن و ماندن افغانها داريم فكر مي كنيم. اين هرگز افتخاري براي يك حكومت نيست كه بيشترين تعداد پناهنده را داشته باشد، به خصوص اگر مردم خودش در مضيقه باشند. مردم يك جامعه حق دارند بي آنكه خشونتي نشان دهند ورود بيگانگان را به جامعه اي كه خود ساخته اند كنترل كنند. اگر حساسيت ما كم است شايد به اين دليل است كه سهم چنداني در ساختن تمدن فعليمان نداشته ايم و همه از سر چاه نفت خورده ايم.
اما آیا هیچ کجای دنیا مهاجرین خارجی را به همین شکلی که دوستان افغانی ما به ایران آمده اند می پذیرند…ما نیاز به قوانین مهاجرت سفت و سخت تری نداریم؟
به دلیل عدم وجود قوانین مناسب مهاجرت و جنگ خانمانسوز در افغانستان این خیل عظیم مهاجر افغانی باعث دردسر های فراوان و اسیبهای جدی شده اند.
همان طور که در اروپا و آمریکا هست، حضورشان مشکلات زیادی دارد. از جمله از دلایل بیکاری هست، پایین آمدن درآمد سرانه افراد پایین جامعه است، … که همه این ها در کشور های پیشرفته هم هست، اعتراض هم می کنند. سرمایه دار طرفدار کارگر ارزان است و به طور مستقیم درگیر با مشکلاتی که به وجود می آورند ندارد. قشر پاین است که هزینه این مساله را می دهد.
رفتارشان نادرست است، قبول. ولی انکار اینکه حضورشان مشکلات زیادی هم ایجاد می کند هم غیر عقلانی است. در آمریکا هم مکزیکی ها و در اروپای غربی هم مردم اروپای شرقی همین مسائل را ایجاد می کنند. و عکس العمل اجتماعی، حتی در سطح رسانه های بزرگ هم در آنها هم وجود دارد. اگر می خواهید بگویید کارگر بهتری از ایرانی ها هستند، قبول. ولی این دلیل برای قبول آنها از طرف جامعه به هیچ وجه کافی نیست.
اظهار نظر در مورد حضور جمع چند ميليوني افغان در كشور ما چه ربطي به نژاد پرستي دارد؟ بهتر است بدانيد من حتي در دانشگاه شريف دوستاني افغان داشته ام كه از نظر اخلاقي بسيارهم خوب بوده اند.
۲- هر وقت دنيا شد دهكده جهاني و براي رفتن از كشوري به كشور ديگر نيازي به ويزا نبود افغان ها هم بدون هيچ محدوديتي تشريف بياورند، ما هم مي رويم هرجا بخواهيم
۳- دوستاني كه افغانستان را به دليل تاريخي بخشي جدا شده از خاك ايران مي دانند و دلسوزشان شده اند بدانند اولا افغان ها خودشان را كشوري مستقل مي دانند. ثانيا: اگر با منطق ايشان بخواهيم نگاه كنيم، نيمي از آسيا و بخشهايي از شمال آفريقا هم زماني خاك ايران بوده چرا به فكر آنها نيستيد؟ وآيا آنها هم شمارا راه مي دهند؟ به سفارت برخي از اين كشورها برويد تا ببينيد يك ايراني چه ذليلانه براي گرفتن ويزا التماس مي كند.
۴- از نوشته اكثر كساني كه با احساسات فراوان حمايت از حضور افغان ها را كرده اند، مشخص است كه از ايشان فقط به عنوان كارگر (براي امور ساختماني، گلكاري، كار منزل) استفاده كرده اند و چون از كار زياد و دستمزد كم راضي بوده اند، منافع ملت را به منافع شخصي ترجيح مي دهند
۵- آمار جرم و جنايت در بين افغان ها را مراجع رسمي منتشر كرده اند و به اين معني نيست كه ايراني ها جرم و جنايت نمي كنند بلكه نشان مي دهد متوسط جرم و جنايت آنها بيشتر است.
۶- بنا به آمار رسمي حدود ۲ ميليون و آمار غير رسمي حدود ۳.۵ ميليون افغاني در كشور حضور دارند. مي دانيد اين ها چه تعداد خانه را در اين مملكت اشغال مي كنند؟ جالب است بدانيد من خودم آپارتماني دارم در مشهد كه مستاجري افغاني در آن زندگي مي كند، از او راضي هم هستم ولي وقتي راجع به حضور افغانها در ايران اظهار نظر مي كنم نسبت به منافع كلي جامعه فكر مي كنم.
اگر از ايرانيها هم ماليات نگيرند، اگر جوان ايراني مجبور نباشد ۲ سال سربازي برود (كه حداقل ۲۴ ماه ضرب در حقوق يك ماه به ضررش است)، … آنوقت جوان ايراني هم حاضر مي شد با نرخ ارزانتر از افغاني كاركند.
اما از تاریخی که افغانها برای تصاحب نان و آب ایرانیها تا عمق خاک ایران آمدندو اصفهان پایتخت صفوی را محاصره کردندو مردم بیچاره آنجا از بی آب و غذایی به موش و گربه خوردن افتادند هنوز سیصد سال نمی گذرد.آنچه مسلم است افغانستان در حال حاضر در تصرف آمریکائیهاست.!!!بنابر این بی ضابطه برخورد کردن با مسئله به این مهمی می تواند باعث تکرار تاریخ شود. یادتان باشد این سیاست است که مارا جلو میبرد.نه احساسات. هر اتفاقی می تواند بیفتد که همه کشورهای برادر همسایه یکهو باهم پدر کشتگی پیدا کنند. مگر قبلا این اتفاق نیفتاده است؟ باید بدونیم در صورت بروز یک جنگ بین ایران و همسایگانش شهروندان آن کشورها در کشور ما ؛ملیت وآب و خاک خود را به ایران عزیز ترجیح می دهند. همانطور که ما ایران عزیزمان را.
اگر دقت کنید متوجه می شوید که افغان ها در ایران مهاجر نیستند، پناهنده موقت هستند.
حرفی که من زدم این بود که در کنار منافعی که برای بعضی از انسان ها حضور افغان ها ایجاد کرده، برای عده ی به نظر شخصی من زیادی هم مشکل ایجاد کرده است. اینکه فقط قسمت پر لیوان را آن هم با دید خواص نگاه می کنید درست نیست. این درست نیست که هر جا به نفع ما بود، مفاهیم اخلاقی را پیش بکشیم و انسان دوستی کنیم و هر جا نبود …
من نمی گم که با افغان ها غیر انسانی بر خورد کنیم، ولی می گم که خیلی هستند افرادی که به خاطر حظور افغان ها در ایران ضرر دیده اند. کالا ارزان برای کسی هست که در آمد هم دارد. وقتی در آمد ندارد کالای ارزان فقط به درد همان سرمایه داری می خورد که سود هم می کند.
از اینکه حکومت این مساله و مسائل بسیار دیگر را به عنوان ابزار سیاسی استفاده می کند، راضی نیستم، ولی این دلیل نمی شود هر کاری که می کند را از ریشه نفی کنیم. هستند عده ای که از ایرانیان که از حضور افغان ها راضی نیستند، سود و منفعت ندارند، دلیل پناهندگی موقت آنها هم به ظاهر پایان یافته است. خوب، حق دارند بگویند که می خواهیم بروند کشور خودشان. شما فکر می کنید که چرا اروپایی ها به این کارگران ارزان که می خواهند مهاجرت کنند اجازه نمی دهند؟ آیا رفتار غیر انسانی می کنند؟ یا حضور کارگر ارزان به نفع شان نیست؟ یک مقدار ابژکتیو تر به مساله نگاه کنید. هر کشور منابعی دارد، وضعیت و امکاناتی دارد. چند نفر از ایرانیانی که به خارج می روند کمتر از همکاران خارجی خود کار می کنند؟ فکر می کنم واضح است که بسیاری حاضرند دوبرابر کاری که در ایران می کنند را در اروپا یا آمریکا انجام دهند و از امکانات آنها که همین طور مفت هم بدست نیامده استفاده کنند.
تنها حرف من این است که حضور افغان ها مشکلاتی ایجاد می کند. این حرف ها هم که زمانی جزو ایران بودند، چرا با فلسطینی ها بهتر برخورد می شود، … هم فقط منحرف کردن بحث است. (در مورد فلسطین، روشن است که مشکل آنها هنوز حل نشده، و هر چقدر هم که بخواهند به سرزمین خود برگردند، باز هم فعلا نمی توانند، …)
وقتی یک پناهنده به کشوری میاد، با شرط این میاد که وقتی مشکلی که باعث شده پناهنده بشه، رفع بشه برگرده. اینکه مهاجر رو کشوری قبول می کنه، عملا داره یک کار فوق العاده انجام می ده که هیچ لزومی نداره که انجام بده. اگه فقط مساله کارگر بود، مثل آلمان که یک زمانی کمبود نیروی کار داشت، درخواست از کشورهایی مثل ترکیه که بهش نیروی کار بفرستند، بهشون هم به عنوان مهاجر نگاه می کنه، تعدادشون هم کم نیستند. با این وجود باز تو کشور آلمان عکس العمل هایی هست، تازه بعد از چند نسل که اونجا بودند.
این مساله مهاجر غیر قانونی فقط مختص ما نیست. همین چند روزه بی بی سی رو نگاه کن در مورد پذیرش رومانی و بلغارستان به اتحادیه اروپا. همچنین بحث عضویت آینده ترکیه. همین چند هفته پیش وقتی دولت آمریکا لایحه ای برای دادن مهاجرت قانونی به مهاجران غیر قانونی مکزیکی ارائه کرد، ببین چی شد. یک برنامه لری کینگ تو سی ان ان به این مساله اختصاص داشت. قبول، شاید این مشکل اصلی بازار کار ایران نیست. ولی قسمتی از مشکل هست. خیلی مشکلات دیگه. اگر این مشکلات نبود، برای من جای سوال هست که چرا این همه مردم کشور های پیشرفته نسبت به این مساله عکس العمل نشون می دن. خیلی از افراد می گند که یکی از دلایل اصلی رد شدن قانون اساسی اروپا در فرانسه همین مساله مهاجرت و نیروی کار و ترس از کاهش رفاه بود. مشکلات دیگه هم داریم، ولی چون مشکلات دیگه هست، به این معنی نیست که این اصلا مشکل نیست. یک فرد افغانی وقتی می اومده ایران وضعیت رو می دونسته، بر اساس منافع خودش اومده، و بر اساس اینکه در ایران موندن به نفعش بوده در ایران این مدت رو مونده. همون طور که گفتم یک سری منافع هم برای عده داشته در ایران. قبول. الان هم که شرایط تغییر کرده، با بر اساس منافع خودش تصمیم می گیره که بمونه یا بره. یک ایرانی هم بر همین اساس تصمیم می گیره. من فکر نمی کنم تعداد بسیار اندکی از افغانی ها به خاطر عشق به میهن که شما می گی ایران می دونن به اینجا اومد، یا انگیزه ی اخلاقی داشتند وقتی می اومدند. به فکر خودشون بودند. وقت اومدن هم می دونستند موقته. بقیه حرف ها معنی نداره. یکی که نیازمنده میاد چند روز خونه تو می مونه، فردا مشکل رفع می شه. حالا چون خونه رو دوست داره و یه مدت توش مونده و فکر می کنه خونه ی خودشه، قبول می کنی تا اخر عمرش یا هر وقتی که بخواد بمونه؟ گیرم که تو کارهای خونه هم کمی کمک کرده.
تفاوت بین مهاجرت و اقامت موقت به عنوان پناهنده رو فکر می کنم متوجه نشدی. افغان ها مهاجر نیستند، پناهنده اند.
” به هر صورتی و با هر کلکی که اومده باشند فرقی نمی کنه. اگر خلافی نکردند چرا باید باهاشون چنین برخوردی بشه.”
همین که غیر قانونی بیان یا بعد اتمام پناهندگی غیر قانونی در ایران حضور دارند خلافه، نیست؟
افغان هاانسان هستند. مثل ما. از نظر ذات انسانی هیچ فرقی ندارند. قبول. ولی به خاطر اینکه مثلا من انسانم، حق دارم بگم که خونه تو ماله منه، چون منم انسانم؟ بحثی که می کنی شبیه اینه. این مثال قشنگی نیست، ولی احساس می کنم مثل آدم هایی رفتار می کنی که از اینکه گربه های خیابون گرسنه هستند شروع می کنند به حمایت از حقوق حیوانات و یادشون میره که بچه همسایه کنارشون گرسنه است.
مساله روستای و شهری هم باز با این موضوع فرق می کنه. باز داری مساله رو منحرف می کنی. از نظر قانون کشور هیچ محدودیتی برای اینکه روستایی در روستا بمونه نیست، با شهری فرقی نداره. ولی یک پناهنده از نظر قانونی و حقوقی با یک تبعه وضعیت متفاوتی داره.
من باز فکر می کنم مشکل اصلی بحث ما اینه که شما افغان ها رو به اشتباه مهاجر حساب می کنی، نه پناهنده موقت. اگه این نکته روشن بشه و تعریف و حقوق و وظایف پناهنده رو بدونی، این مساله حل می شه.
چرا من ایرانی باید وجود زردپوستهایی را که تنها افتخارشان از تبار چنگیز بودن است به همراه اینهمه جرم و جنایت و تجاوز تحمل کنم؟ ملت ایران باید تاوان جنگ و آوارگی اینها را بپردازد؟ نیم ملیون هزاره در تهران یعنی گرفتن نیم ملیون فرصت شغلی از ایرانی های بیکار این وحوش نه فقط در ایران، در افغانستان هم بیگانه و متجاوز هستند.
حق تابعیت ایرانی که بتزاگی در مجلس اسلامی تصویب شد هم یک دشنه ی خائنانه ی دیگر بر پیکر این ملت است. “افاغنه ای که مادران ایرانی دارند” کدام مادران ایرانی؟ یک زن نجیب ترجیح می دهد بمیرد تا با یک هزاره ازدواج کند.
بحث ما سر کسانی است که باتعداد دو و نیم میلیون نفر با شرط زندگی دراردوگاه مهاجران به ایران آمدند اگر اینها هم مثل آمریکا گزینش شده به ایران آمده بودندو از کلی فیلتر رد شده بودند من هم قبول داشتم که تابعیت ایرانی بدهند
افغانی با شناسنامه ایرانی جعلی زمین و ماشین می خرد ولی بعلت حضور غیر قانونی در ایران سربازی نمی رود مالیات نمی دهد افغانی فامیل قاچاقچی خودش را لو نمی دهد افغانی که می داند اگر در افغانستان بود یک صدم درآمد توی ایران را نداشت اگر خوب کار نکند چکار کند ؟
همین الآن موبایل ماهواره ای و3G توی افغانستان است و کلی پیشرفت کرده پس چه احتیاجی به ما دارند حالا اگر هم می خواهند بمانند باید در اردوگاه پناهندگان زندگی کنند نه اینکه شناسنامه جعلی بگیرند و دختران ما با ادعای ایرانی بودن ازداج کنند بعد ببرند افغانستان
دوست عزیز برخورد مغرضانه ای با جماعت افغان که بصورت غیر قانونی در ایران زندگی می کنند ندارم ولی وقتی شاهد قتل..سرقت..تجاوز..و غیره از سوی گروهی از این جماعت هستی دیگر نرخ پایین دستمزد و بهره وری بالای ایشان نسبت به نیروی کار بومی به هیچ نمی ارزد. متاسفانه شرایط زندگی مناسبی برای جماعت افغان ساکن ایران وجود ندارد ولی مسئولیت این شرایط سخت نتیجه انتخاب ایشان برای اقامت غیرقانونی بوده و قطعا چنین اقامتی نه تنها در ایران بلکه در هر کشوری مشکلات خاص خود را به همراه دارد. فرزندان بدون شناسنامه از مادران ایرانی و پدران افغانی..خیل عظیم متکدیان افغانی در سطح شهر که عموما” از اعضای یک خانواده پر جمعیت هستند و اعمال مجرمانه برخی از این گروه از عوارض ورود بی رویه این جماعت به شمار می رود. کاش دولت ایران شرایطی فراهم آورد تا درصد اقامت غیرقانونی این مردمان و تبعات آن از چهره جامعه ما زدوده شود تا از این پس شاهد برخورد ها و قضاوتهای ناعادلانه نباشیم.
ما نگران وضعیت شیعیان هستیم تعداد شیعیان به نحو بسیار نگران کننده ای در حال کاهش است بخاطر مسایل کنترل جمعیت در حالی اهل سنت به فتوای علمای خود کنترل جمعیت را حرام می دانند و کمترین تعداد بچه اشان هفت هشت تا بچه است عملا شیعیان در بسیاری مناطق مرزی اقلیت شده اند امنیت ملی با این وضعیت در خطر قرار گرفته است
شما از کجا فهمیده اید کارگر ماهر افغانی هم داریم ؟ کارگر ماهر به چه کسی میگویندکسی که سواد و خواندن و نوشتن ندارد ۵۰ پنجاه سال هم کار کند کارگر ساده است مثل تقریبا تمام کارگران افغانی لذاکارگر ماهر افغانی نداریم اگر کسی نگران جوان معتادش است نگران وضعیت اخلاقی جامعه است به قول مقاله شما جزو آن گروه فاقد آموزش و مهارت طبقه بندی می شود که مخالفت نژاد برستانه دارد ؟ نسل شیعه دارد منقرض می شود کنترل جمعیت در مناطق سنی نشین معنا ندارد برو کردستان برو سیستان بلوچستان برو هر جایی که سنی است به فتوای علمایشان دارند تعداد زیادی بچه تولید می کنند افغانی ها که ۷۵ هفتاد و پنج درصدشان سنی هستند با تعداد انبوه بچه هم اضافه دارند می شوندمجلس هم تصویب کرده به بچه هایشان تابعیت ایرانی داده شوندو خود افغانی ها در ایران بمانند چطور تا همین چند لحظه پیش ما اضافه نیروی کار داشتیم بهره وری نیروی کار کم بود تعداد کارگران استخدامی بیش از حد نیاز بود نیاز به کوچک سازی دولت بود می گفتید خصوصی سازی باعث کوچک شدن و بهره وری بالاتر می شود و کارگر خلاصه زیادداشتیم حالا چی شد گفتید کارگر افغانی تازه لازم است یک پشت و بام و دو هوا ؟ بالاخره کارگر استخدامی زیاد داریم و باید خصوصی سازی کردو کوچک سازی دولت یا نه؟
واقعیت این است که دو تا سه میلیون پناهنده آن هم از یک کشور رقم بسیار بالایی است بویژه برای کشور فقیری چون ایران که خودش هزار و یک مشکل دارد. بیشتر نظراتی که در اینجا نوشته شده نه بر اساس واقع بینی که بر اساس خاطرات خوب یا بد از افغانها درج شده است. وجود تعداد زیادی پناهنده بدون حساب و کتاب تنها پایه های اقتصاد و امنیت کشور را تضعیف می کند چه این پناهنده ها افغانی باشند و چه اروپایی. راه حل اساسی کمک ایران به ثبات افغانستان و برنامه ریزی برای بازگرداندن آوارگان به کشورشان است. وقتی از بین دو تا سه و نیم میلیون افغانی حاضر در ایران تنها ۶۰۰۰ نفر شناسنامه کار دارند باید دریافت که چه میزان کارهای قاچاق، غیرقانونی و ضد امنیت اجتماعی انجام می گیرد.
میدونی آخه جریان چیه….هر چی افغانی تحصیل کرده و ثروتمند بود به کانادا و آمریکا رفتند و اونهایی که به ایران اومدند اکثرا مردم از طبقات پایین تر افغان بودند که خب بعضا جنایاتی هم مرتکب شدند که خاطره بدی بر جا گذاشته..
در مورد چهره ظاهری افغانها هم ظاهرا فقط ۲۰ درصدشون چشم بادومی هستند که اکثر مهاجرین به ایران از این دسته هستند ایرانیها که در سالهای سیاه آن جنگ کمر شکن و با وجود میلیون ها جنگزده صمیمانه میلیون ها افغان را پذیزفتند، قوت لایموتشان را با آنان تقسیم کردند و حاضر نشدند زیر تهدیدات شدید شوروی بر سر افعانستان معامله کنند. حاجی، موشک هایی که بعنوان هدایای شوروی۲ سال آخر جنگ تهران را به خاک و خون کشید تنها بخش کوچکی از بهای ایرانیان در دفاع از مردم افغان بود.
ایرانیان که اندکی پس از پایان جنگ با عراق ملیون ها آواره عراقی و تاجیک را هم پذیرفتند و به اینها اضافه کن حمایت بی حد و حصر و همه جانبه از فلسطین لبنان سوریه بوسنی کشمیر چچن. ….
فراموش کردن وضعیت وحشتناک مردم
… راستی یادم رفت عملکرد مردم ایران در پذیرفتن میلیون ها مهاجر و کمک به دهها کشور با وجود فلاکت مردم ایران
کسی را نپدیرفتیم … از ما کسی سئوال نکرده … یهو یه سری افغانی و عراقی و … هلفتی اومدن ایران !!!! همه مردم هم شاکی بودن … اصلا کلمه افغانی نوعی فحش محسوب میشد. که تو مدرسه بچه ها بهم میگفتن .
کارفرما برای این که پول بیمه و... ندهد کارگر افغان را بر ایرانی ترجیح می‌دهد و کارگر ایرانی را استخدام نمی‌کند، همین. حتی یکی از دلایل طرح بازگرداندن داوطلبانه افغانان هم همین بوده است
اگر در تهران بودید و صفحه حوداث روزنامه‌ها را ورق می‌زدید این را دیگر حداقل نمی‌گفتید. نمونه‌هایی از آن
: http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1249421
هفت تبعه افغان اتهام تجاوز به دختر ايرانى را پذيرفتند:
http://www.sharghnewspaper.com/840606/html/city.htm#s287295
اعتراف شكارچي افغاني زنان به قتل 3 زن در تهران:
http://www.roozna.com/Negaresh_Site/Fullstory/?Id=24007
نتايج جديد در پرونده 3 برادر افغاني قاتل: http://www.roozna.com/Negaresh_Site/Fullstory/?Id=23599
http://64.233.161.104/search?q=cache:vcIx2mvfOeAJ:www.aftab.ir/articles/social/psychopathology/c4c1139331248p1.php

اینقدر دایه مهربانتر از مادر نشوید جوانهای خودمان کم بیکار هستند که شما دارید برای دیگران دلسوزی می کنید . الان شرایط در افغانستان دارد خوب می شود و افغانها به کشور خودشان بروند برای خودشان هم بهتر است . همانطوری که اگر در ایران شرایط مهیا بشود ایران بهترین جا برای ایرانیها خواهد بود. برای اینکه جوانان خودمان بروند سر کار آنها باید اخراج شوند از طرفی کشورهای دیگر تحصیلکرده ها و نخبه ها را جذب میکنند کم هزینه به مردم و کشور ما تحمیل کردن ؟ حالا که مدعین وضعشون خوب شده و تازه برای ما شاخ و شونه هم می کشن ! رفتارهمین دیروزشون رو با گروه هنری که خواننده اش هم معراج محمدی بود شنیدین ؟ اونوقت ما باید از موندن غیرقانونی این آدم ها توی کشورمون دفاع کنیم ؟! واقعا که !

Anonymous said...

سلام بر انسان سلام بر سوسیالیسم

Anonymous said...

duste aziz weblog e mara be listet ezafe kon :
http://www.parchame-sorkh.blogfa.com/
venceremous!

Anonymous said...

Привлекательные разделе содержание. Я просто наткнулся на ваш сайт и присоединения капитала утверждать, что я приобрести действительно наслаждался счета вашего блога. В любом случае я буду подписавшись на ваш дополнить и даже я достижением доступ последовательно быстро. Желаем Вам удачи!